سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مریم و مطهره

نظر

کی بود کی بود؟

یه لوله ی دراز بود

تو اون پُر از گاز بود

یه روز بوشو شنیدم

ولی اونو ندیدم

گفتم مامان این کیه

بوی خطرناکیه!

مامان اومد شیر گاز و ببنده

دیدم داره می خنده

بو ها، نه از لوله، نه از شیر بود

فقط بوی پیاز داغ و سیر بود

 


نظر

پروانه رنگ رنگ زیبا
باز آمده ای به خانه ما
پروانه رنگ رنگ زیبا
باز آمده ای به خانه ما
بر گو شه پنجره نشینی
تا باغ قشنگ را ببینی
بر گو شه پنجره نشینی
تا باغ قشنگ را ببینی
مهمان قشنگ رنگ رنگم
همبازی کوچک قشنگم
امروز که غنچه های زیبا
لبخند زده به صورت ما
امروز که غنچه های زیبا
لبخند زده به صورت ما
امروز که غنچه های زیبا
لبخند زده به صورت ما
من می کنم این درچه را باز
پروانه من درآ به پرواز

 


نظر

دیشب میان کوچه

جشن و سر و صدا بود

این جشن یک عروسی

مخصوص گربه ها بود

 یک گربه ساز می زد

با چنگ و چوب و چنگول

در جشن گربه ای شان

بودند شاد و شنگول

فرقی نداشت شامش

موش است یا فسنجان

تالار زیر بنز است

یا یک قراضه پیکان


نظر

یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود یک دختری به اسم سوگل بود یک روز سوگل دیر بیدار شد موقعی که از
خوابب بیدار شد دید ساعت 9 صبح است و خواب مونده و نتوانست به مدرسه برود بعد شروع کرد به گریه کردن مادر آمد گفت
چی شده عزیزم؟ سوگل با گریه جواب داد..  خواب موندم و نتوانستم به مدرسه بروم
مادر گفت فکر کن ببین علت خواب موندنت چی بود تو دیشب دیر خوابیدی
سوگل خیلی پشیمان می شود و به مامان قول داد که
شبها زود بخوابد قصه ی ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید


*مریم خودش این قصه رو گفته و تایپ کرده... نظر یادتون نره:)

 


نظر

عزیز من گل من     تولدت مبارک    قشنگ شدی گل شدی     شدی مثل عروسک
 عزیز من گل من    تولدت مبارک   
 روسقف این اتاقه    یه عالمه ستاره    می خوان تولدت رو    جشن بگیرن دوباره
فشفشه های روشن     بادکنک های رنگی   تودستامون میرقصن   رقص به این قشنگی
وقتشه که فوت کنی   شمعها رو خاموش کنی  غم را فراموش کنی  شادی مهرروکنی
نگاه نکن انقدر   تو آینه خودت رو   بیاببر عزیزم کیک تولدت رو  فوت کن فوت کن فوت کن
شمع هارو خاموش کن   فوت کن فوت کن فوت کن  غم رافراموش کن نگاه نکن انقدر  توآینه
خودت رو
بیا ببر عزیزم   کیک تولدت رو بازکن هدیه  هارو انشاالله زنده باشی  همیشه خنده باشی
تو آسمان آبی  اینجا که هرنگاهی  دیده چقدتو ماهی  اسفند دونه دونه  چشم نخوری الهی

 

 

 


 

* مریم خانوم این شعرو خودش از توی گوگل سرچ کرده خودشم تایپ کرده...


نظر

امروز از مریم پرسیدم :امام زمان زنده ولی غائب است یعنی چی؟
بماند که شیش ساعت داشت فکر میکرد غائب ینی چی:)
گفت زنده است ولی نیامده...گفتم خب کجاست؟ کی میاد؟

گفت:امام زمان پیش خداست و هر وقت مردم دعا کنن و خوب بشن میاد...


نظر

این دوتا پسر داشتن با هم توپ بازی می کردن دختر میگه منم بازی میدین؟

بعد این پسرا نمیدونم چرا باهاش دعوا میکنن میگن تو که پسر نیستی 

 


نظر

 

سلام

من واسه اسباب کشی به مامان کمک کردم

من خیلی خوش حالم چون خونه ی خالم طبقه بالا زندگی می کنیم

من خیلی خوش حالم چون 2 ساعت دیگه مطهره می اید

وباهم بازی می کنیم

فعلا خداحافظ